برای مۆمنین و کسانی که با عنایت امیرالمۆمنین«سلاماللهعلیه» زیر لوای حمد قرار گرفتهاند و از آب کوثر سیراب گشتهاند، لحظهای بیش نخواهد بود. این افراد، با توجه به لیاقتی که در دنیا و در پرتو پیروی از اهل بیت «سلاماللهعلیهم» کسب کردهاند، بنا بر تعبیر روایات، مانند برق جهنده، به بهشت و جایگاه خود خواهند رسید.
در زندگی لحظاتی هست که برای ما التهاب زیادی دارد مثل لحظاتی که قرار است نتیجه کاری که برایش زحمت کشیده ایم ببینیم مثل مواقعی که منتظر نتیجه کنکور هستیم ،یا زمانی که می خواهیم نمرات امتحاناتمان را ببینیم یا در یک آزمون استخدامی شرکت کرده و متظر نتیجه ایم ،در این لحظات قلب ما تند تند می زند و در ذهن خود افکار ضد و نقیض ،بیم ها و امیداها را می پرورانیم .
یکی از مواقعی که اعلام نتایج در آنجا با التهاب و هیجان نفس گیری همراه است ،موقف حساب و حسابرسی خداوند متعال در قیامت است.
زمانی است که نه دوباره امتحان می گیرند و نه می توان به نتیجه اعتراضی کرد ،اگر نمره قبولی گرفته شد جایزه اش بهشت است و اگر نه سوختنی است عمیق و جانکاه که پایانی برای آن نیست ، پناه می بریم به خداوند مهربانی از چنین روزی ، از آن روز بیشتر بدانیم:
حسابرسی در قیامت
از قرآن کریم به خوبی استفاده میشود که در روز قیامت، به حساب افراد و نحوه عملکرد آنان در دنیا رسیدگی میشود:
«وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبینَ»[1]
خداوند متعال میفرماید: ما در روز قیامت، ترازوهاى عادلانه میگذاریم و اعمال نیک و بد انسانها را با آن میسنجیم. در آن روز، به هیچ كس هیچ گونه ظلم و ستمی نمىشود و از استحقاق کسی كاسته نمىگردد و اگر عمل مكلف به وزن دانه خردلى هم باشد، آن را مىآوریم و همین كافى است كه ما حسابگر و حسابرس باشیم.
همچنین قرآن کریم در آیه دیگری با عبارت «وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»[2]، بر سۆال از همه اعمال انسان در قیامت تأکید میورزد و در آیاتی نیز مصادیق سۆالات قیامت را بیان میفرماید.[3]
حسابرسی نیکوکاران
آیات شریفه قرآن کریم در موضوع معاد و نیز روایاتی که در این زمینه وجود دارد، نشانگر سختی قیامت و دقیق بودن حسابرسی اعمال است، امّا باید دانست که حسابرسی در قیامت با همه سختیها و مشکلات خود، برای مۆمنین و کسانی که با عنایت امیرالمۆمنین«سلاماللهعلیه» زیر لوای حمد قرار گرفتهاند و از آب کوثر سیراب گشتهاند، لحظهای بیش نخواهد بود. این افراد، با توجه به لیاقتی که در دنیا و در پرتو پیروی از اهل بیت«سلاماللهعلیهم» کسب کردهاند، بنا بر تعبیر روایات، مانند برق جهنده، به بهشت و جایگاه خود خواهند رسید.
به نظر میرسد منظور از اصحاب «اعراف» که قرآن کریم از آنان سخن میگوید نیز شیعیان و پیروان اهل بیت«سلاماللهعلیهم» هستند که در قیامت، زیر لوای حمد قرار میگیرند و در آن جایگاه فرحبخش، به تماشای محشر و محاسبه اعمال و وضعیّت مردمان مینشینند تا حسابرسی تمام شود و از جایگاهی که دارند و از تماشای صحنه محشر، لذّت میبرند.
حسابرسی بدکاران
در مورد بدکاران، وضعیّت بسیار سخت و ناراحت کننده خواهد بود. بر عکس نیکوکاران که با نور ایمان و نور ولایت راه خود را مییابند و در یک لحظه نجات پیدا میکنند، بدکاران در تاریکی و ظلمت مطلق به سر میبرند و باید سختی روزهای متعدّد و بسیار طولانی قیامت را تحمّل کنند و به سۆالاتی که از آنها پرسیده میشود، پاسخ گویند. آنان در ظلمت و تاریکی، همدیگر را نمیبینند و در آن صحرای پرهیاهو به همدیگر تنه میزنند و موجبات ناراحتی یکدیگر را فراهم میکنند. خلاصه به تعبیر قرآن کریم، شومی و بدبختی گریبانگیر بدکاران و گناهکاران است:
«وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ ، لا بارِدٍ وَ لا كَریمٍ، إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفینَ، وَ كانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ»[4]
دست چپیها (کسانی که نامه عملشان به دست چپ داده شده است)، بسیار شومند. آنان زیر هرم و دود جهنّم هستند. آتش و دودی که خودشان به واسطه اعمال دنیوی خود، مانند پیروی از هوی و هوس، تجمّلگرایی، اسراف و ... به وجود آوردهاند. آنان با اصرار بر گناه و تن دادن به خواهشهای نفسانی و شهوانی، این آتش و درد و رنج را برای خود فراهم ساخته و چارهای از آن ندارند.
قرآن کریم بارها در تشریح مسائل و وقایع قیامت، بر این نکته تأکید میفرماید که قیامت برای بدکاران بسیار سخت و برای نیکوکاران آسان و راحت است. همچنین منشأ این سختی و یا آرامش و راحتی در قیامت را اعمال خود انسانها در دنیا برمیشمرد. کسی که در دنیا خود را در مسیر ولایت و اهل بیت«سلاماللهعلیهم» قرار داده است، در آخرت نیز از هدایت و نور آنان، از کوثر و لوای حمد ایشان، برخوردار میشود و آنکه در دنیا، راه آن بزرگواران که راه هدایت و رستگاری است را طی نکند و در ظلمت و تاریکی خواهشهای نفسانی قدم بردارد، در قیامت نیز در تاریکی مضاعف خواهد بود و بابد متحمّل سختی و مشقّت فراوانی شود.
مواقف قیامت
از قرآن و روایات معلوم مىشود كه در قیامت، مواقف بسیارى برای حسابرسی به حساب بندگان وجود دارد. از جمله مواقف قیامت، می توان به مواقف اهل بیت«سلاماللهعلیهم»، نماز و حق النّاس اشاره کرد که از بندگان راجع به محبّت و ولایت اهل بیت، اهمیّت آنان به نماز و میزان مراعات حقّ النّاس سۆال میشود و اگر پاسخ قانع کنندهای نداشته باشند، حق عبور از آن مواقف را ندارند.
گذر از مواقف قیامت، به تعبیر قرآن کریم، پنجاه هزار سال طول میکشد. قرآن، هنگام بیان شدّت حسابرسی در قیامت و سختی آن، یکجا میفرماید: قیامت هزار سال است[5] و در جای دیگر میفرماید: پنجاه هزار سال طول میکشد![6] امام صادق «سلاماللهعلیه» در توضیح این مطلب فرمودهاند:
«فَإِنَّ فِی الْقِیَامَةِ خَمْسِینَ مَوْقِفاً كُلُّ مَوْقِفٍ مِثْلُ أَلْفِ سَنَةٍ- مِمَّا تَعُدُّونَ ثُمَ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- فِی یَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَة»[7]
یعنی قیامت پنجاه موقف دارد که هر موقف آن، هزار سال طول میکشد! البته این سختیها و طول کشیدن قیامت، برای مۆمنین و نیکوکاران، لحظهای بیش نیست و بسیار گذراست، چنانکه وقتی به پیامر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» عرض شد که حسابرسی در قیامت چقدر طولانی و سخت است!؟ فرمودند: برای مۆمن یک لحظه است، و کمتر از خواندن یك نماز در دنیا طول میکشد.
«وَ الّذی نَفسِ مُحمَّد بِیَده إنَّه لَیَخِّفُ علَى المُۆمِن حتّى یَكون أخفّ عَلیه مِن صَلاة مَكتوبَة یُصلیها فی الدُّنیا»[8]
در واقع، صدمات و سختیهای مۆمن حقیقی در دنیا و ریاضتهای دینی او، موجبات آرامش و راحتی او را در قیامت فراهم میسازد. بنابراین هرچه مۆمنین بیشتر در انجام واجبات و عبادات کوشا باشند و از گناه و نافرمانی خداوند اجتناب ورزند، در قیامت، راحتتر و شادتر خواهند بود.
با این وجود، آیا واقعاً ارزش ندارد کسی هشتاد سال یا در نهایت صد سال زندگی دنیا را، در مضیقه و مشقّت باشد و پا روی هوا و هوس و شهوات خود بگذارد تا پنجاه هزار سال در رفاه و آسایش باشد؟ مسلّما ارزش دارد. در حالی که زمان قیامت، فقط پنجاه هزار سال حسابرسی نیست، بلکه برای همیشه و ابدی خواهد بود.
پی نوشت ها :
1. انبیاء / 47
2. نحل / 93
3. زخرف / 44، تکاثر / 8، زخرف / 19، نمل / 56 و ...
4. واقعه / 46-41
5. سجده / 5 : «كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ»
6.معارج / 4: «كانَ مِقْدارُهُ خَمْسینَ أَلْفَ سَنَةٍ»
7. أمالیللمفید، صص 275-274
8. مجمع البیان، ج 10، ص 531